بحث:تپه حسنلو
From Wikipedia, the free encyclopedia
تپه حسنلو «یکی از اثار باستانی کردستان»
رد کردن جدول تا شروع بحثها |
اینجا یک صفحهٔ بحث برای گفتگو پیرامون بهبود مقاله تپه حسنلو است. اینجا انجمن نیست که راجع به موضوعهای عمومی پیرامون موضوع مقاله گفتگو کنید. |
سیاستهای مقاله
|
یافتن منابع: گوگل (کتابها · اخبار · روزنامهها · آکادمیک · تصاویر آزاد · ارجاعات وپ) · اخبار آزاد · جیاستور · نیویورک تایمز · کتابخانه وپ |
این مقاله با درجه کیفیت ضعیف و اهمیت بالا دارای امتیاز ۱٬۴۳۴ در ویکیپروژه نسخهٔ آفلاین است.
جزئیات بیشتر
|
این مقاله عضو ویکیپروژههای زیر است: | ||||||||||||||||||||||
|
تپه حسنلو در حدود 11 كيلومتري جنوب غربي درياچه اروميه و يك كيلومتري جنوب درياچه حسنلاو در محدوده روستاهاي امينلاو و حسنلاو، ميباشد. اگر قاعده تپه مذكور را، دايره فرض كنيم، قطر آن 270 متر است و ارتفاع آن 20 متر اين تپه يكي از معروفترين آثار باستاني جهان به شمار ميرود.
مرحوم تمدن مينويسد: اولين بار در تاريخ 1313 شمسي بنا به تقاضاي (محمد تقي) خان (جان احمدلو) مرحوم فرهادي، كارمند دخانيات اروميه كه علاقه زيادي به آثار باستاني داشت، با اجازه وزارت فرهنگ و زير نظر آقاي محمود راد، بازرس فني باستان شناسي، به كاوش سطحي در تپه حسنلو اقدام شد و ظروف و ابزارهاي مربوط به قرون قديمي كشف گرديد و بر اثر گزارش آقاي راد داير به وجود آثار تمدن باستاني در تپه مزبور، كاوشهاي مجددي در سالهاي، 26 ـ 1328 شمسي معمول گرديد و آثار مكشوفه در اين دوره حفاري، كه قدمت آنرا به 300 سال قبل از آثار مكشوفه در تخت جمشيد مربوط ميكرد، ارزش باستاني تپه را بالا برد و به همين سبب در سال 1337 شمسي از طرف دكتر «رني» ـ مدير موزه دانشگاه پنسيلوانيا ـ دومين كاوش علمي و فني به عمل آمد.
كاوش اين هيئت ايراني ـ آمريكائي، منجر به كشف جام طلائي ـ از طلاي خالص ـ مزين به نقوش، گرديد و چون نقوش نيز نماياننده حوادث باستاني بود، لذا در تمام مطبوعات جهان منعكس شد. بلندي اين جام 21 سانتي متر و محيط دهانه اش 60 سانتي متر، و وزن آن 950 گرم و ارزش آن از لحاظ ارزش طلاي عادي 20000 ليره استرلينگ تخمين شده بود، مسلم است كه ارزش هنري و باستاني آن به مبلغ بس هنگفتي خواهد رسيد.
و در پشت برجهاي چهارگانة آن، ويرانه ساختمان دو طبقهاي ظاهر گرديد و درون اين ظروف سفالين و اسلحه مفرغي و آهن و قلابهاي سفالي ديواري، به دست آمد و قلعه مكشوفه 6 متر بلندي داشته و در درون ساختمان دو طبقهاي خارج برجها، جسد سه تن كشف گرديد كه در دست يكي از آنها همان جام طلائي قرار گرفته بود و قسمتي از چوب و اشياء سوخته و ذغال شده، نيز همان جا بدست آمد.
پيدا شدن اين سه جسد، و اين كه يكي از آنها جام طلائي را در دست داشته و همان جا افتاده و مرده است و كشف آثار سوختگي و زغال و اسلحه و ظروف، حكايت از داستان جنگي و دفاعي ميكرد، محققين اظهار نظر كردند كه:
در حدود 800 يا 1000 سال قبل از ميلاد قلعه مزبور آباد و سه تن كشته شده مامورين دفاع قلعه و جام طلائي، كه در آن دوره (با توجه به نقوش روي آن) جنبه تقدس داشته، بودهاند. اين قلعه مربوط به استحكامات مادها بوده است و قشون آشور در حمله خود به مادها به اين قلعه يورش برده و چون از فتح آن به علت موقعيت مستحكمش و مدافعين دلير سه گانه، عاجز آمدهاند، به ناچار قلعه و ساختمان دو طبقه خارجي آن را به آتش كشيدهاند و بر اثر حريق، سقف اطاقها، دچار آتش شده و روي سه رادمرد دلير، كه هم حفاظت قلعه و هم صيانت جام طلائي را عهده دار بودهاند، فرود ميآيد و آن سه تن زير آوار مدفون ميشوند، قشون آشور از پيدا كردن جام طلائي مايوس شده و آهنگ برگشت ميزنند، بعدها نيز تمام ساختمان فرو ريخته و مدافعين قلعه و جام طلائي را زير تنه سنگين خود مخفي ميسازد.
همانطور كه قبلاً نيز اشاره رفت در آن زمان كشورهاي نواحي غرب و جنوب غربي و جنوب شرقي درياچه، به ترتيب عبارت بودند از: گيلزان، مهري و مانن، البته مهري در جانب غربي ارتفاعات و در ناحيه عراق كنوني بوده است.
تپه حسنلو از نظر اهميت باستان شناسي فوق العاده است، ليكن با اينكه سازندگان آن، سنگهاي عظيمي را به ارتفاع 20 متري تپه، بالا كشيدهاند با اين وصف ديوارها عموماً از گل و خشت ساخته شده است و سنگهاي عريض با ضخامت كم تنها براي كف و تزئين ديوارها به كار رفتهاند، سنگها تقريباً به عنوان كف پوش و روكش بعضي از ديوارها مورد استفاده قرار گرفتهاند.
اين موضوع بيانگر عدم توان و اقتدار صاحبان قلعه بوده است، جام طلائي و ظروف و اسلحه از جهت هنري، از يك مهارت پيشرفته قابل توجهي برخوردارند ولي كميت آنها نشان دهندة عدم وفور آنها براي ساكنين قلعه بوده است، كميت ابزار و آلات زندگي بيشتر سيماي يك زندگي دژداري و دژباني را ميرساند، تا يك زندگي معمولي قلعه نشيني. و هيچ شباهتي به يك مركزي كه اطرافش محل زندگي مردمي باشد، ندارد.
3ـ در گوشهاي از ساختمان، چاه آبي وجود داشته كه در 19 متري به آب ميرسيده است، يعني عمق چاه تنها يك متر بيشتر از ارتفاع كف ساختمان بوده است (ارتفاع تپه 20 متر و ارتفاع كف ساختمان 18 متر است) اين نشان ميدهد كه اطراف تپه قابل سكونت نبوده است.
4ـ آنچه مسلم است، تپه مذكور از دژههاي متعلق به گيلزان بوده [و به احتمال قوي مربوط به «پارسوا» ـ پسوه ـ بوده است] كه به هنگام خطر جام طلائي پر ارزش و مقدسشان را به آنجا ميفرستادهاند تا از دستبرد در امان باشد، زيرا قلعهاي در ميان نيزارها و باتلاق، جاي خوبي و پناهگاه مطمئنتري در قبال ارتفاقات غير منتظره بوده است، كه جريان فوق نمونهاي از آن است. و همچنين حضور افراد كم در قلعه، قرينه ديگر اين مطلب است.
نقوش حك شده بر جام طلائي بيشتر به هنر اورارتوئي ميماند تا به آثار ماديها، خصوصاً پوشش و لباسي كه براي انسانهاي منقوش بر روي جام، متصور شده است، هر چند كه در آن ايام اورارتو نيز چون مادها هنوز در صحنه تاريخي ظهور كامل نداشتند، ليكن گيلزانيان با اقوام اورارتوئي همسايه بودند و هيچ ارتباطي با آريائيها نداشتهاند.
تپه حسنلاو از دشت ماهور (قبلاً شرح داده شد) تنها سه كيلومتر فاصله دارد. اين فاصله تا همين اواخر زمينهاي زينه زار مالاريائي بوده و قطعاً در (مثلاً) سيصد سال پيش هيچ ارتباط خشكي ميان تپه و دشت ماهور نبوده است، اگر چشم اندازمان به 2800 سال پيش باشد روشن ميشود كه رفت و آمد به اين تپه بي ترديد با وسايل شناور (كلك و قايق) بوده است.