جهان غرب
کشورهایی با فرهنگ اصلی اروپایی / From Wikipedia, the free encyclopedia
جهان غرب یا به اختصار غرب در درجه اول به ملتها و دولتهای مختلف در مناطق استرالیا،[persian-alpha 1] اروپا،[persian-alpha 2] و قاره آمریکا اشاره دارد.[persian-alpha 3][5] ریشه واژه غرب (از لاتین occidēns «setting down, sunset, west») است؛ بر خلاف جهان شرق معروف به خاورزمین (از لاتین oriēns «origin, sunrise, east»). غرب مفهومی در حال تحول تلقی میشود. متشکل از هم افزایی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میان گروههای مختلف مردم، و نه منطقه ای سفت و سخت با مرزها و اعضای ثابت.[6] تعاریف «جهان غربی» بر اساس زمینه و دیدگاه متفاوت است.[7]
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
جهان غرب امروزی اساساً شامل ملتها و دولتهایی میشود که در آنها تمدن یا فرهنگ غربی وجود دارد.[8][9][10] — ریشههای آن را برخی از مورخان به دنیای یونانی-رومی بازمیگردانند.[11][12] در نفاق جهانی شمال-جنوب، غرب اغلب با شمال جهانی در ارتباط است.[13][14] ایده تاریخی اروپا به عنوان غرب جغرافیایی در قرن پنجم قبل از میلاد در یونان پدیدار شد.[15][16][17] مفهوم جغرافیایی غرب در قرن چهارم پس از میلاد زمانی که کنستانتین – اولین امپراتور روم مسیحی – امپراتوری روم را بین شرق یونان و غرب لاتین تقسیم کرد، شکل گرفت. امپراتوری روم شرقی که بعداً امپراتوری بیزانس نامیده شد، برای یک هزار سال ادامه یافت، در حالی که امپراتوری روم غربی تنها حدود یک قرن و نیم دوام آورد. تقسیمبندی سیاسی-مذهبی کنستانتین رومی سرانجام در انشعابات شرقی-غربی در سال ۱۰۵۴ میلادی به اوج خود رسید.[18] اگرچه روابط دوستانه بین دو بخش از جهان مسیحیت برای مدتی ادامه یافت، جنگهای صلیبی با خصومت این انشقاق را قطعی کرد.[19] غرب در طول این جنگهای صلیبی سعی کرد راههای تجاری به شرق را تصرف کند و شکست خورد، در عوض قاره آمریکا را کشف کرد.[20] پس از استعمار اروپاییان در این سرزمینهای تازه کشف شده، ایده ای از جهان غرب به عنوان وارث جهان مسیحیت لاتین پدیدار شد.[21]
کلمه انگلیسی "West" در ابتدا به معنای یک قید برای جهت بود. در قرون وسطی، اروپاییها شروع به استفاده از آن برای توصیف اروپا کردند. از قرن هجدهم، به دنبال اکتشافات اروپایی، این کلمه برای نشان دادن مناطقی از جهان با سکونتگاههای اروپایی استفاده میشد.[22][23][24] در دوران معاصر، کشورهایی که غرب را تشکیل میدهند، بر اساس دیدگاه و نه موقعیت جغرافیایی شان متفاوت هستند. کشورهایی مانند استرالیا و نیوزلند که در نیمکره شرقی قرار دارند، در تعاریف مدرن جهان غرب گنجانده شدهاند،[25] زیرا این مناطق و سایر مناطق مانند آنها بهطور قابل توجهی تحت تأثیر عوامل بریتانیا — ناشی از استعمار و مهاجرت اروپاییها — قرار گرفتهاند. که چنین کشورهایی را میتوان به غرب گره زد.[26] کشوری مانند ژاپن علیرغم اینکه در خاور دور واقع شدهاست، در برخی زمینهها بخشی از غرب محسوب میشود زیرا با آرمانهای دموکراسی به سبک غربی (لیبرال دمکراسی) همسو میشود. در حالی که کشوری مانند کوبا که در نیمکره غربی واقع شدهاست، استدلال میشود که بخشی از غرب نیست زیرا با آرمانهای سوسیالیسم و کمونیسم همسو است.[27] بسته به بافت و دوره تاریخی مورد بحث، روسیه گاهی به عنوان بخشی از غرب تلقی میشد و گاهی در خارج آن قرار میگرفت.[28][29][30] به موازات ظهور ایالات متحده به عنوان یک قدرت بزرگ و توسعه فناوریهای ارتباطی – حمل و نقل که فاصله بین هر دو ساحل اقیانوس اطلس را «کوچک میکند»، کشور فوق در مفهوم سازیهای غرب برجسته تر شد.[28]
بین قرن هجدهم تا اواسط قرن بیستم، کشورهای برجسته در غرب مانند ایالات متحده، کانادا، برزیل، آرژانتین، استرالیا و نیوزلند زمانی به عنوان قوم سالاری برای سفیدپوستان تصور میشدند.[31][32][33] اشاره شدهاست که نژادپرستی یکی از عوامل مؤثر در استعمار غربیها از جهان جدید بودهاست، که امروزه بخش عمده ای از جهان «جغرافیایی» غرب را تشکیل میدهد.[34][35] با شروع از اواخر دهه ۱۹۶۰، بخشهای خاصی از دنیای غرب به دلیل تنوع خود قابل توجه شدهاند.[36][37] ایده «غرب» در طول زمان از مفهومی جهتدار به مفهومی سیاسی-اجتماعی تبدیل شدهاست که به عنوان مفهومی از آینده با مفاهیم پیشرفت و مدرنیته تبدیل شدهاست.[38]