سندباد
From Wikipedia, the free encyclopedia
سِندباد که به گونه سنباد[1] هم نوشته میشود در فارسی پهلوی به معنای نیروی اندیشه همچنین به معنی بادی است که از سوی رود سند بوزد. همچنین نوشتهاند که سندباد در اصل تندباد بوده که به صورت سندباد تحریف یا معرب شدهاست. ولی جدا از این معنا سندباد بیشتر یک چهره داستانی کهن ایرانی است که از او به همراه لقب سندباد دریایی، سندباد دریانورد یا سندباد بحری نام برده شدهاست. این داستان در قصههای هزار و یکشب هم گنجانده شده و به میان عربها هم راه یافتهاست و اروپاییان آن را از ایشان گرفتهاند. داستان سندباد امروزه سوژهٔ چندین فیلم سینمایی و داد و ستد، تجارت، بنگاه، کار و کسب و پویانمای گوناگون در جهان شدهاست. احتمالاً در نیمهٔ اول سدهٔ نهم میلادی سلیمان تاجر، دریانورد ایرانی به خاور دور سفری کرد و شرح سفر وی در ۸۵۱ میلادی به وسیلهٔ مؤلف ناشناسی نوشته شد. این قدیمترین گزارش به زبان عربی از چین و بسیاری از نقاط ساحل اقیانوس هند است. بعدها مسلمان دیگری به نام ابن وهب در ۸۷۰ به چین سفر کرد و ابوزید (نیمهٔ اول سدهٔ دهم میلادی) شرح سفر او را نوشت. جلال ستاری در کتاب پژوهشی در حکایتهای سند باد بحری با پژوهش در داستانهای هزار و یک شب و سفرهای سندباد بحری مینویسد: «سندباد بازرگانی هوشمند ساکن بغداد است که در بندربصره و شاید هم سیراف به کشتی نشسته و به جزایر دور دست در دریای هند و چین سفر میکند… سیراف نیز در آن زمان شاید بزرگترین بندر خلیج فارس بود که از آنجا مروارید و پارچههای پنبهای و ابریشم به هندوچین میبردند»[2] از این سفرها که بهطور غریبی مؤید روایات کهن بودند، تدوین مجموعهای از قصهها پیرامون نام سندباد بحری شکل گرفت. رضا طاهری در کتاب از مروارید تا نفت باعنوان سیراف شهرافسانهای و شهر سندباد بحری مینویسد: «سندباد بحری و داستانهای هزار و یکشب از دل برخی از افسانهها و داستانهای دوره ساسانی و برخی از سفرنامههای بازرگانان ایرانی قرنهای اولیه اسلامی برگرفته شدهاست. بعدها در بازرگانی بصره و سیراف با کشورهای هند و چین و شروع ادبیات جدید، داستانهایی در آمیزش با فرهنگ عرب در دل هزار و یک شب جای گرفتند.»[3]
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |