ناپلئون بناپارت
رهبر نظامی و امپراتور فرانسه (۱۷۶۹–۱۸۲۱) / From Wikipedia, the free encyclopedia
ناپُلِئون بُناپارت[1] (فرانسوی: Napoléon Bonaparte؛ ۱۵ اوت ۱۷۶۹ – ۵ مه ۱۸۲۱) که بعدها با نام سلطنتی ناپلئون یکم شناخته میشد، فرمانده نظامی و امپراتور فرانسوی بود که طی انقلاب فرانسه به شهرت رسید و لشکرکشیهای موفقی را طی جنگهای انقلابی رهبری کرد. او از ۱۷۹۹ تا ۱۸۰۴ بهعنوان کنسول نخست، رهبر جمهوری فرانسه بود و سپس از ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۴ و بار دیگر بهمدت کوتاهی در ۱۸۱۵ امپراتور فرانسه بود. میراث سیاسی و فرهنگی ناپلئون، او را به رهبری نامدار و بحثبرانگیز تبدیل کرد. او تعداد زیادی از اصلاحات پایدار را بنیاد نهاد اما بهدلیل حکومت اقتدارگرایش مورد انتقاد قرار گرفت. ناپلئون یکی از بزرگترین فرماندهان نظامی تاریخ محسوب میشود و فعالیتهای نظامی او همچنان در آکادمیهای نظامی سراسر جهان مورد مطالعه قرار میگیرند. در طی جنگهای ناپلئونی که ناپلئون به راه انداخت حدود سه تا شش میلیون نفر کشته شدند.[2][3]
ناپلئون بناپارت | |||||
---|---|---|---|---|---|
کنسول نخست جمهوری فرانسه | |||||
مشغول به کار ۱۲ دسامبر ۱۷۹۹ – ۱۸ مه ۱۸۰۴ | |||||
امپراتور فرانسه | |||||
حکمرانی نخست | ۱۸ مه ۱۸۰۴ – ۶ آوریل ۱۸۱۴ | ||||
جانشین | لوئی هجدهم[persian-alpha 1] | ||||
حکمرانی دوم | ۲۰ مارس ۱۸۱۵ – ۲۲ ژوئن ۱۸۱۵ | ||||
جانشین | لوئی هجدهم[persian-alpha 1] | ||||
زاده | ۱۵ اوت ۱۷۶۹ آژاکسیو، کرس | ||||
درگذشته | ۵ مهٔ ۱۸۲۱ (۵۱ سال) لانگوود، سنت هلن | ||||
آرامگاه | ۱۵ دسامبر ۱۸۴۰ لزنولید، پاریس، فرانسه | ||||
همسران |
| ||||
فرزند(ان) |
| ||||
| |||||
خاندان | بناپارت | ||||
پدر | کارلو بوئوناپارته | ||||
مادر | لتیسیا رامولینو | ||||
امضاء |
ناپلئون در خانوادهای از تبار نجیبزادگان ایتالیایی به دنیا آمد.[4][5] او از سلطنت فرانسه دلخور بود و حین خدمت در ارتش فرانسه، از انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹ پشتیبانی کرد و تلاش کرد تا آرمانهای انقلاب را به زادگاهش، کرس، گسترش دهد. او با سرکوب شورشیهای سلطنتطلب، حکومت دیرکتوار را نجات داد و اعتبارش بهسرعت بیشتر شد. ناپلئون در سال ۱۷۹۶ به سمت اتریشیها و متحدان ایتالیایی آنها لشکر کشید و پیروزیهای قاطعانهای به دست آورد و به قهرمان ملی تبدیل شد. او دو سال بعد لشکرکشی به مصر را رهبری کرد که سکوی پرتابی در کسب قدرت سیاسی او بود. بهدنبال وقوع کودتایی در نوامبر ۱۷۹۹، او خود را کنسول نخست جمهوری منصوب کرد. ناپلئون در سال ۱۸۰۴، بهمنظور تحکیم و گسترش قدرت، بهعنوان امپراتور فرانسه تاجگذاری کرد.
اختلافات با بریتانیا منجر به این شد که فرانسه تا سال ۱۸۰۵ با جنگ ائتلاف سوم مواجه شود. ناپلئون این ائتلاف را با پیروزیهایی در مبارزات اولم و نبرد استرلیتز که به انحلال امپراتوری مقدس روم انجامید، در هم شکست. در سال ۱۸۰۶ نیز ائتلاف چهارم علیه او رخ داد. ناپلئون پروس را در نبرد ینا–اورشتدت شکست داد، ارتش بزرگ را به اروپای شرقی برد و روسها را در ژوئن ۱۸۰۷ شکست داد و ملتهای شکستخوردهٔ ائتلاف چهارم را به پذیرش پیمان تیلسیت مجبور کرد. دو سال بعد، اتریشیها در جریان جنگ ائتلاف پنجم دوباره فرانسویها را به مبارزه طلبیدند، اما ناپلئون پس از پیروزی در نبرد واگرام، سیطره خود را بر اروپا مستحکم کرد.
ناپلئون به گسترش محاصره قارهای امید داشت. او به شبهجزیرهٔ ایبریا حمله کرد و برادرش، ژوزف، را در سال ۱۸۰۸ پادشاه اسپانیا کرد. اسپانیاییها و پرتغالیها در جنگ شبهجزیره با کمک ارتش بریتانیا شورش کردند که به شکست مارشالهای ناپلئون منجر شد. سپس ناپلئون در تابستان ۱۸۱۲ به روسیه حمله کرد. این لشکرکشی شاهد عقبنشینی مصیبتبار ارتش بزرگ ناپلئون بود. در سال ۱۸۱۳، پروس و اتریش به نیروهای روسیه در ائتلاف ششم علیه فرانسه ملحق شدند که در نتیجه ارتش ائتلافی بزرگ، ناپلئون را در نبرد لایپزیگ شکست داد. ائتلاف به فرانسه حمله و پاریس را تسخیر کرد. ناپلئون مجبور شد در آوریل ۱۸۱۴ از سلطنت کنارهگیری کند. او به جزیرهٔ الب، بین جزیرهٔ کورس و ایتالیا، تبعید شد. در فرانسه، بوربونها به قدرت بازگشتند.
ناپلئون در فوریهٔ ۱۸۱۵ از جزیرهٔ الب گریخت و کنترل فرانسه را به دست گرفت.[6] همپیمانان با تشکیل ائتلاف هفتم واکنش نشان دادند و ناپلئون در ژوئن ۱۸۱۵، در نبرد واترلو شکست خورد. بریتانیاییها او را به جزیرهٔ دورافتادهٔ سنت هلن در اقیانوس اطلس تبعید کردند. ناپلئون همانجا در سال ۱۸۲۱ در ۵۱ سالگی درگذشت.
ناپلئون نقش بهسزایی در تاریخ اروپا ایفا نمود.[7] او در نخستین دههٔ سده ۱۹ میلادی ارتش فرانسه را علیه اکثر قدرتهای اروپایی هدایت کرد و پس از رشتهای از پیروزیها موقعیت فرانسه را به عنوان یکی از قدرتهای غالب قاره اروپا تثبیت کرد. در این دوره حوزه نفوذ فرانسه از طریق اتحادهای متعدد با سایر کشورها و انتصاب دوستان و اعضای خانواده ناپلئون به رهبری دیگر کشورهای تصرف شده توسط فرانسه، گسترش یافت.[8][9][10][11] تاکتیکهای او باعث پیروزیهای بسیاری برای ارتش فرانسه در برابر ارتشهایی شد که حتی در بعضی موارد از لحاظ تعداد بر ارتش فرانسه برتری داشتند.[12][13][14] ناپلئون تأثیر پررنگی بر دنیای مدرن گذاشت و اصلاحات لیبرالی را در سرزمینهایی که فتح کرد به اجرا گذاشت. او بسیاری از سیاستهای لیبرالی را در فرانسه و اروپای غربی پیادهسازی کرد. ناپلئون همچنین در سال ۱۸۰۳ سرزمینهای لوئیزیانا را به ایالات متحده فروخت که باعث دو برابر شدن گسترهٔ ایالات متحده شد.[2][15] نقش او در انقلاب هائیتی و تصمیم برای بازگرداندن بردهداری در مستعمرات خارج از فرانسه بحثبرانگیز است و بر اعتبار او اثر میگذارد.[16]