قاسم سلیمانی
نظامی ایرانی (۱۳۳۵–۱۳۹۸) / From Wikipedia, the free encyclopedia
قاسم سلیمانی (۲۰ اسفند ۱۳۳۵ – ۱۳ دی ۱۳۹۸) نظامی ایرانی بود که از ۱۳۷۶ تا زمان مرگش در ۱۳۹۸ بهعنوان دومین فرماندهٔ نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت میکرد. وی در طی جنگ ایران و عراق فرماندهٔ نیروهای سپاه کرمان و از فرماندهان عملیاتهای والفجر هشت، کربلای چهار و پنج بود و چندین بار مجروح شد. سلیمانی پس از جنگ تا سال ۱۳۷۶، فرماندهٔ لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود و مسئولیت امنیت بخشهای شرقی ایران را بر عهده داشت. او بهعنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نقش مهمی در تقویت قدرت نظامی حزبالله لبنان و گروههای مسلح فلسطینی، جنگ افغانستان، جنگ اسرائیل و لبنان، تشکیل گروههای شبهنظامی در عراق پس از سرنگونی صدام حسین، سرکوب اعتراضات مردم سوریه[17] و تغییر روند جنگ داخلی سوریه به نفع بشار اسد، همچنین مقابله با داعش در عراق و سوریه داشته است.
قاسم سلیمانی | |
---|---|
نام(های) مستعار | |
زاده | ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ قنات ملک، کرمان، ایران |
درگذشته | ۱۳ دی ۱۳۹۸ (۶۲ سال) بغداد، عراق |
مدفن | |
وفاداری | ایران |
شاخه نظامی | سپاه پاسداران انقلاب اسلامی |
سالهای خدمت | ۱۳۹۸–۱۳۵۸ |
درجه | سرلشکر پاسدار[persian-alpha 1] |
یگان | نیروی زمینینیروی قدس |
فرماندهی | لشکر ۴۱ ثاراللهقرارگاه قدس[13]نیروی قدس |
جنگها و عملیاتها | جنگ ایران و عراق (مجروح) شورش ۱۳۵۹–۱۳۵۷ کردها در ایرانجنگ در افغانستان[14]جنگ ۲۰۰۶ اسرائیل و لبنان[15][16]جنگ عراقجنگ داخلی سوریهجنگ داخلی عراقبحران خلیج فارس † |
نشانها | فهرست کامل |
فرزندان | ۶، شامل زینب |
او تا پیش از حضور آشکار در جنگ علیه داعش در عراق، معمولاً در انظار عمومی ظاهر نمیشد، اما حکومت ایران از زمان حضور او در عراق با انتشار تصاویر متعددش با نیروهای عراقی، شروع به شناساندن چهرهٔ وی کرد. جایگاه سلیمانی بهتدریج بهعنوان یکی از محبوبترین شخصیتهای نظام جمهوری اسلامی نزد برخی مردم در ایران اوج گرفت.[18][19][20] این در حالی است که برخی از ایرانیان وی را یک «قاتل» میدانند[21][22] و گروهی از ایرانیان هم او را یک مهرهٔ مهم در ماشین سرکوب محسوب میکنند.[23] سلیمانی به خاطر مشارکت در سرکوب مخالفان بشار اسد از سوی اتحادیه اروپا و به خاطر برنامه اتمی ایران از سوی سازمان ملل تحریم شدهبود و دولت آمریکا هم از سال ۲۰۰۵ وی را بهعنوان یک تروریست میشناخت.[24][25] سلیمانی در رسانههای بینالمللی، بهعنوان «فرمانده سایه» توصیف میشد. این رسانهها از او بهعنوان شخصیتی اثرگذار در شکلگیری جبهه نبرد علیه داعش و شکست آن یاد میکنند تاحدی که مرگ او را اشتباه ترامپ و خبر خوبی برای جهادیها میدانند،[26][27][28][29][30][31][32] هرچند برخی نقش وی در فروپاشی داعش را بی اساس و حتی باعث تقویت آن میداند.[33]
سلیمانی در ۱۳ دی ۱۳۹۸، هنگام خروج از فرودگاه بینالمللی بغداد طی عملیات آذرخش کبود به دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، مورد حملهٔ موشک پهپاد نظامی ارتش ایالات متحده قرار گرفت و به قتل رسید. از جمله پیامدهای مرگ او حمله به پایگاه هوایی عین الاسد که تحت شعار «انتقام سخت» اتفاق افتاد و سرنگونی پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بینالمللی اوکراین توسط نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.[34][35][36][37][38][39]
ساعاتی پس از انتشار خبر مرگ سلیمانی، گروهی از شهروندان عراقی در خیابانهای بغداد و اپوزیسیون سوریه در ادلب به شادمانی و پخش شیرینی پرداختند.[40][41][42][43][44] پس از درگذشت سلیمانی، گروهی از مردم ایران، هندوستان،[45] پاکستان،[46] برخی از گروههای اسلامی مالزی،[47] فلسطین،[48] ترکیه،[49] حوثیهای یمن،[50] شیعیان کشمیر،[51] طرفداران حزبالله در لبنان،[52] طرفداران اسد در سوریه[53] و مردم عراق[54] تظاهراتی در محکومیت این اقدام آمریکا و همدردی با سلیمانی برگزار کردند.[55] تشییع جنازه سلیمانی و سایر مقتولان عملیات آذرخش کبود در چند شهر عراق با حضور هزاران نفر از مردم انجام شد. سپس اجساد به ایران منتقل شدند و در چندین شهر با حضور گستردهٔ مردم تشییع شد، به طوری که در مراسم تشییع در تهران، جمعیت چند میلیونی از مردم گرد آمدند و چند رسانه آن را شلوغترین مراسم تشییع جنازه در ایران پس از تشییع سید روحالله خمینی دانستند[56][57][58] و ۵۹ نفر در اثر آنچه «واکنشهای حیوانی و غیرعمدی انسانی» یا «خفگی یا ازدحام جمعیت» عنوان شده بود[59] کشته شدند.[60] در پی سقوط و جانباختن مسافران هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۳۷ اوکراین و بهدنبال تجمعهای اعتراضی دانشجویان در تهران، تصاویر و بنرهای سلیمانی را پاره کردند یا به آتش کشیدند.[61][62][63][64] در دومین سالگرد کشتهشدن او، مجسمه ۶ متریاش در شهرکرد به آتش کشیدهشد.[65][66] روز ۳۰ شهریور شهروندان معترض در کرمان تصویر ۴۰ متری او را پاره کرده و به آتش کشیدند.[67][68] از آغاز خیزش ۱۴۰۱ ایران، معترضان در شهرهای مختلف، مجسمهها و بنرهای قاسم سلیمانی را به آتش کشیدهاند.[69] معترضان ایرانی در سومین سالگرد کشته شدنش با دیوارنویسی، سوزاندن عکسها، تخریب و پاشیدن رنگ خون به مجسمههای او واکنش نشان دادند.[70]