تیلهبازی
From Wikipedia, the free encyclopedia
تیله بازی (درخراسان توشله بَزی یا تیشله بَزی و در بوشهر تیر مایه بازی (تیر مویه بازی) همچنین در خوزستان بهویژه اهواز فِنگ بازی یا گلوله بازی و در استان لرستان تیلهبازی یا گِلو گفته میشود) یا تشیره در افغانستان گولّه بازی [نیازمند منبع] یک بازی تفریحی با گویهای شیشهای است که باید با غلتاندن و زدن گویهای شیشهای (تیله) به هم و حرکت دادنشان آنها را از محدوده خاصی خارج کرد. این بازی که معمولاً به صورت دو نفره انجام میشود همانند بازی پاسور دارای بازیهای مختلفی است؛ ولی اصلیترین بازی آن که مردم بیشتر آن را میشناسند «کل» است. البته این هم نامی است که در نقاط مختلف تفاوت دارد بازی به گونهای است که برای شروع باید دو چاله کوچک به اندازه ۱۰ سانتیمتر قطر و ۵ سانتیمتر عمق داشته باد. دو نفر به صورت ایستاده بازی را شروع میکنند و انتخاب فرد آغازکننده به شکلهای مختلف از جمله سنگ-کاغذ-قیچی یا تعیین قراری از قبل انجام میشود. البته در جاهایی این بازی به صورت چند نفره یا حتی به صورت تیمی اجرا میشد.
به زبان و گویش لری به آن گِلو یا تیله بازی میگویند و به زبان خراسانی (خانگی) هم گفته میشد قدیم که شیشهای آن نبود؛ با سنگهای تراشیده شد و گرد به قطرهای حدوداً (ا تا ۲٫۵ سانت) انجام میشد. بعدها که شیشهای آن در دسترس عموم قرار گرفت به دلیل ارزشی مادی که داشت با ردوبدل شد به صورت تهاتری آن توسط بازیکنان بدین صورت که بازیکن برنده میتوانست تیلههای مورد استفاده حریف را در بازی به نفع خود تصاحب کند. از بازی ای سرگرمکننده به نوعی قمار تبدیل شد.[1]
نوع دیگر گویش آن "گولی بازی" و به معنای استعاری از کار بیهوده انجام دادن, ,وقت گذرانی بیهوده, انجام هرکاری بغیر از آنچه به شما محول شده است میباشد. ریشه این اصطلاح برگرفته از بازی های والیبال دانشجویی در ادمونتون کانادا میباشد. فراگیری این اصطلاح به اندازه است که در هر موقعیت و مکانی قابل استفاده است. برای مثال: عده ای که برای انجام کار معین و مشخصی در محلی جمع شده اند (برای مثال نظافت و آماده سازی محلی برای برگزاری مراسم), اگر دونفر از آنان مشغول به کاری خارج از چارچوب بشوند (برای مثال بازی کردن connect 4) میگوییم آن دونفر مشغول "گولی بازی" هستند. از گولی بازان سرشناس میشود به امیر, صدرا, محمد(هر سه آنها), علیرضا(هر دو آنها), سید, عادل, حمید و مهدی اشاره کرد. گولی بازی امری مستحب و سفارش شده است.
شعر های زیادی در وصف رهاکردن گولی بازی و معطوف شدن به هدف زندگی نیز سروده شده است مانند:
در این دنیای پر از امید و آرزو/ گولی بازی را به کنار بگذار و هدف را بجو
آرزوی رسیدن به هدفت، رهنمود تو هر لحظه/ در گولی بازی نمان، به سوی موفقیت شتابنده
در گولی بازی مگردان دست و دل به هر سو/ به هدفت رٍس، با پشتکار, پر از امید روزافزو