طبرستان، تبرستان، تپورستان، تپوریه یا تپوران بخشی از سرزمینهای میان کوههای البرز و دریای مازندران اطلاق میشدهاست و از لحاظ جغرافیایی شامل استان مازندران و بخشهایی از استانهای گلستان، شرق و شمال تهران، شمال سمنان و البرز میشدهاست. از قرن دهم نام مازندران بر این سرزمین گذاشته شد. تا پیش از آن مازندران سرزمینی نیمهاساطیری محسوب میشد که در شاهنامه و دیگر حماسهها و اساطیر ایران نامش رفته بود؛ اما طبرستان همیشه خطهای تاریخی محسوب میشدهاست. تا بیش از یک سده پس از تازش تازیان بازماندگان ساسانیان در طبرستان با عنوان اسپهبدان فرمان میراندند. منسوب به طبرستان را امروزه طبری (یا تبری) میخوانند.
نامهٔ تَنْسَرْ به گُشْنَسْبْ رسالهٔ کوچکی بهزبان فارسی میانه بود که ابن مقفع آن را به عربی ترجمهکرد، و سپس بهدست ابن اسفندیار آملی به فارسی نو ترجمه گردید و در کتاب تاریخ طبرستان گنجاندهشد. اکنون اصل فارسی میانه و ترجمهٔ عربی آن در دست نیست. این نامه را تنسر، هیربدان هیربد در دورهٔ اردشیر بابکان، در پاسخ به گشنسب، پادشاه طبرستان و پَذَشْخوارْگَرْ و گیلان و دیلمان و رویان و دماوند نوشتهاست. دلیل نگارش نامه، نگرانیِ گشنسب نسبت به برخی از فعالیتهای اردشیر بابکان، پادشاه تازهٔ ایران بوده که سبب خودداری گشنسب از فرمانبرداری پادشاه شد، و ازهمینرو، تنسر درصدد بود تا به پرسشها و نگرانیهای گشنسب پاسخ گوید.
نامۀ تنسر با دیباچهای از ابن مقفع و از زبان «بهرام بن خرزاد و او از پدر خویش، منوچهر موبدِ خراسان و علمای پارس» آغاز شدهاست و در آن از تاختن سپاه اسکندر به پارس و جنگ با دارا یاد میشود. پس از دیباچه، متنِ نامه آغاز میشود که بهشیوهٔ نامهنگاریهای دورهٔ ساسانیان، نام فرستنده که یک پادشاه بود و پایگاه برتری دارد، پیش از نام گیرندهٔ نامه آمدهاست. برحسب موضوعاتی که فرستنده مطرح کرده و ایراداتی که وارد آوردهاست، مجتبی مینوی نامه را به ۱۷ بند تقسیم کرده که تقسیمبندی او امروزه مورد ارجاع است. نامهٔ تنسر را نخستین بار جیمز دارمستتر، از روی دو نسخهٔ تاریخ طبرستان، در سال ۱۸۹۴ میلادی انتشار داد. پس از او، علیاکبر دهخدا، در سال ۱۳۰۵ ه.ش نامهٔ تنسر را همراه با توضیحات و یادداشتهایی در امثال و حکم انتشار داد. سپس مینوی در سال ۱۳۱۱ ه.ش متن نامهٔ تنسر را با مقدمهای طولانی و یادداشت به چاپ رساند.
بیبیخانم استرآبادی یا بیبیفاطمه استرآبادی از نویسندگان و فعالان حقوق زنان در دوران مشروطه است. بیبیخانم فرزند محمدباقرخان استرآبادی (ایشیک آقاسی باشی و بزرگ ایل انزاب) و خدیجه خانم (ملاباجی دربار شاه) بود و در نوکنده به دنیا آمد. مادر بیبیخانم به بهانهٔ زیارت، نوکنده را ترک کرد و به دربار شاه در تهران بازگشت و به کودکان درباری تدریس میکرد. این گونه بیبیخانم که همراه مادرش به این سفر رفته بود، هم از مادرش سواد آموخت و هم توانست محیط حرمسرای شاه و دنیای بیرون را توأمان تجربه کند. او علیرغم مخالفت خانواده، با یک نظامی اهل قفقاز به نام موسیخان وزیری ازدواج کرد و از این پیوند صاحب هفت فرزند شد.
بیبیخانم در روزنامههای حبل المتین، تمدن و نشریه مجلس مقاله مینوشت. بیشتر مقالات او در دفاع از آموزش دختران است. بیبیخانم همچنین اولین دبستان دخترانه ایران را به نام «مدرسه دوشیزگان» بنیان گذاشت و در این راه با مشکلات و موانع مواجه گردید. گروههای مذهبی علیه او فتوا صادر کرده، به توهین و فحاشی پرداخته و خانهاش را به آتش کشیدند. گرچه این مدرسه در اثر فشارهای علما مدتی تعطیل شد ولی مجدداً با رعایت محدودیتهایی، بازگشایی شد.
اثر مهم بیبیخانم استرآبادی کتابی به نام معایب الرجال است که آن را در پاسخ به رسالهٔ تأدیب النسوان نوشت و از دیدگاه مردسالارانه نویسندهٔ ناشناس رسالهٔ مذکور انتقاد نمود. این کتاب دیدگاههای اسلامی و غربی دربارهٔ زنان را در هم آمیخته و با لحنی گاه طنز و گاه با آوردن آیات و احادیث، یکی از نخستین بیانیههای فمینیستی در ایران را ثبت کرد.
سوادکوه یکی از شهرستانهای استان مازندران است که در ناحیهٔ البرز مرکزی و در مجاورت استان سمنان قرار گرفته است. مهمترین شهر این شهرستان شهر زیراب بوده که دارای بیشترین جمعیت و مساحت در سطح شهرستان میباشد. شهر پل سفید مرکز شهرستان میباشد. شهرستان سوادکوه از سمت شمال به قائمشهر، از سمت جنوب به فیروزکوه در استان تهران و مهدیشهر در استان سمنان، از سمت غرب به بابل و از سمت شرق به ساری و ارتفاعات دودانگه و دهستان چاشم (شهریارکوه) در سنگسر (مهدیشهر) محدود است. ایالت فرشوادگر که در آثار مورخینی نظیر استرابون، ابن اسفندیار، ظهیرالدین مرعشی و کتاب اوستا از آن یاد شده ترکیبی از واژههای طبری فرش به معنی دشت و جلگه، واد به معنی کوه و گر به معنی دریا ذکر شدهاست. در برخی دیگر از منابع تاریخی مانند التدوین آمده که نام قدیم سوادکوه پتشخوارگر و پتشخرگر بوده و فرمانروایان و امرای بسیاری از این منطقه برخاسته و وقایع تاریخی مهمی نظیر ورود و سکونت فریدون پادشاه پیشدادی، پیکار رستم با دیوهای مازندران، محل عبور اسکندر مقدونی و... بودهاست.
پارک جنگلی و ساحل سیسنگان نوشهر در سال ۱۳۴۴ خورشیدی توسط مهندس سعیدی آشتیانی طراحی و ایجاد شد. این پارک علاوه بر جاذبههای گردشگری و توریستی، سیاست حفظ و حراست از گونههای نادر و حفاظتشدهٔ گیاه شمشاد را به طور جدی دنبال میکند. این ناحیه در جایی قرار گرفته که محل تلاقی کوهستان، جنگل و ساحل دریاست و از این لحاظ بسیار زیبا میباشد.
بهداد سلیمی (زادهٔ ۱۷ آذر ۱۳۶۸ در قائمشهر) وزنهبردار مازنی دستهٔ فوق سنگین و دارندهٔ رکورد یک ضرب جهان و المپیک در این وزن با ۲۱۶ کیلوگرم و دارندهٔ مدال طلای المپیک لندن در مجموع با ۴۵۵ کیلوگرم است. وی در المپیک ریودوژانیرو با وجود مصدومیت در مسابقات شرکت کرد و با تصمیمات بحث برانگیز و جنجالی داوران از مسابقات حذف شد. او پس از حسین توکلی دومین وزنه بردار مازندرانی است که مدال طلای المپیک را در کارنامه دارد.
پل ورسک ۸۳ سال پیش در زمان رضاشاه در شهرستان سوادکوه ساخته شد. این پل در مسیر راهآهن سراسری ایران و در ارتفاع ۱۱۰ متری از ته دره، با دهانه ۶۶ متری و با وسایلی ابتدایی ساخته شد. این پل دو كوه عظيم و سختگذر عباسآباد را به هم متصل میکند. از شگفتیهای ساخت پل ورسک عدم استفاده از هر گونه سازه فلزی در ساخت آن است.
اغوزکنا یا آغوزنون یا کنجی نوعی شیرینی است که زنان مازندرانی با آرد آسیابشده و برای شب یلدا درست میکنند. به این شکل که آرد آسیابشده را با آب، کنجد، گردو و شکر مخلوط میکنند و بهصورت خمیر درمیآورند. این خوراکی به دو شکل تهیه میشود؛ ابتدا اینکه بهصورت خام خورده میشود که به آن «پیس گنده» میگویند و دیگر اینکه به خمیر، زردهٔ تخم مرغ اضافه و پخته میشود و به آن، «کنجی» یا «آغوزنون» میگویند.
پرستو(به مازندرانی: چلچلا) پرندهای است که در دنیا بسیار پراکنده است و به صورت کوچ زندگی میکند. پرستوها در فرهنگ مازندرانی حیواناتی قابل احتراماند و افراد از کشتن پرستو نهی میشوند. این حیوان کیلومترها کوچ میکند ولی هربار به جایی که سال گذشته در آن خانه ساخته باز میگردد و مسیریابی فوقالعادهای دارد. در فرهنگ و ادبیات مازنی پرستو، به همراه بنفشه، نمادی از رسیدن بهار و عید نوروز است.